لینک ثابت
قال الصادق(علیه السلام):
افضل الا عمال انتظار الفرج
برترین اعمال امت من انتظار فرج است.
قال الصادق(علیه السلام):
افضل الا عمال انتظار الفرج
برترین اعمال امت من انتظار فرج است.
آیت الله سید حسن عاملی نماینده ولایت فقیه در استان اردبیل و نماینده مجلس خبرگان رهبری و موسس حوزه علمیه خواهران استان اردبیل در جمع دانش آموختگان حوزه علمیه به ارزش والای علم اشاره کردند وافزود: عمل انسان تابع فکری و اعتقاد هست ، اگر انسانها به جای رسیده اند به این این خاطر هست که در این مسیر گام برداشته اند. طوری که رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم در فرمایشی به امام علی علیه السلام می فرمایند: ای علی اگر دیدی انسانها با انواع عذر به سوی خداوند می روند تو با علم بسوی خدا حرکت کن.
آیت الله سید حسن عاملی یکی از رسالت پیامبر را تعلیم شمردند وبیان داشت؛ رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم هنگامی که وارد مسجد می شدند ومی دیدند گروهی مشغول آموختن علم هستند ؛ به سمت آن گروه می رفتند و با آنان می نشستند.
طوری که رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم می فرمایند:( ارواح البشریه طیور سماویه فی اقفاز اشباح البشریه) ارواح بشری همانند یک پرنده هست تا زمانی که روی به علم آورد(صار الملائکه) همان گونه که ملکیت ملائک از طریق عقل است در انسانها هم اینگونه است. این پرنده در قفس افتاده و پیامبران آمده اند تا نگذارند بشر با خاک بازی کند، چون برخی انسانها با چیزهای کم ارزش حشر ونشر پیدا می کنند دیگر استعداد به اوج رفتن را از دست می دهند.
یکی از مردان خوب روزگار زن با فضیلتی داشت، این زن و شوهر پیوسته در فکر آن بودند که فرزندانشان مودب به آداب اسلامی بوده و گرفتار فساد اخلاق نشوند، لذا در این رابطه برنامه های داشتند. مثلا نسبت به هم دروغ نگویند. ازبدگوئی دیگران خودداری می کرنند، نسبت به هم تندی ننمایند، بچه ها را نزنندو…
اتفاقا یک روزی نواری به خانه شان راه پیدا کرد که خیلی مبتذل بود پدر وقتی که باخبر شد گفت: بچه ها می دانید این نوار همان عسل معاویه است، بچه ها گفتند: چطور؟
گفت: معاویه برای بعضی از دوستان حضرت علی علیه السلام عسل می فرستاد تا شیرینی ولایت حضرت علی را از کام آنها بگیرد که یکی از دوستان آن حضرت بنام (ابوالاسود) با خبر شد که از جانب معاویه به خانه اش عسل برده، او با عجله و شتاب به منزل رفت تا بچه ها را از خوردن عسل منع کند، ولی وقتی که وارد شد دید دخترش مشغول خوردن عسل است، فریاد زد: دخترم نخور، این زهر کشنده است وقتی که دخترش از اصل قضیه با خبر شد انگشت به گلو فرو برد عسل را برگرداند وگفت: من دین و ایمان خودم را به عسل نمی فروشم، مولای من و پیشوای من حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام است.
حالا ای بچه های عزیز بدانید این نوار های مبتذل سوغات غرب است که می خواهند با این وسیله و وسائل دیگر ما را از اسلام جدا کنند بچه ها وقتی که این مطلب اساسی را از پدر شنیدند نوار را درهم شکستند.
ندانم ما پس از عمری که خود را شیفته علی علیه السلام می دانیم، آیا آنچه دستور فرموده اند، رعایت حق را می کنیم؟ بدانید اگر رعایت حقوق را کردید، هم در دنیایتان خوب می شود و هم آخرتتان و گرنه خسرالدنیا والاخره.
ورشکستها را دیده اید، هنگامی که طلبکار ها به آنها فشار می آورند، چگونه از ترس پنهان می شوند، یا فرار می کنند.
ورشکسته های حقیقی و مفلسان واقعی، کسانی هستند که ذوی الحقوق فردای قیامت اطرافشان را می گیرند، از آنها فرار می کنند لکن در موقف حساب آنها را می آورند، می گویند:
«فرار گاه کجاست؟
آیت الله شهید دستغیب
یک مهندس روسی تعدادی کارگر ایرانی را برای کار استخدام کرده بود، کارگران بنا به وظیفه شرعی وقت اذان که می شد برای خواندن نماز دست از کار می کشیدند.
یک روز مهندس به آنها اخطار کرد که اگر هنگام کار نماز بخوانند آخر ماه حقوقشان کسر می شود. کسانی که ایمان ضعیف و سست داشتند از ترس کم شدن حقوقشان نماز را به آخر وقت می گذاردند اما عده ای بدون ترس از کم شدن حقوقشان همچنان در اول وقت، نماز ظهر و عصر را می خوانند.
آخر ماه، مهندس به آنها که همچنان نمازشان را اول وقت خوانده بودند، بیشتر از حقوق عادی(ماهیانه) پرداخت می کند؛ کسانی که نماز را به بعد کار گذاشته بودند به مهندس اعتراض می کنند که چرا حقوق آنها را زیاد داده است. مهندس می گوید:
اهمیت دادن آنها به نماز و صرفنظر کردن از کسر حقوق، نشانگر آن است که ایمان آنها بیشتر از شماست و این اهمیت آدمها هرگز در کار خیانت نمی کنند همچنان که به نماز خود خیانت نکردند.
امیر المومنین علی علیه السلام: هرگاه کسی به نماز بایستد ابلیس از روی حسادت به او می نگرد چون می بیند که رحمت خدا آن شخص را در بر گرفته است.
عنوان:
بررسی تجلی طهارت دربرخی قوای نفس از دیدگاه اسلام
استاد راهنما:
حجت الاسلام و المسلمین آقای مهدی ستوده
استاد داور:
حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر کاظم معاضدی
پژوهشگر:
سارا نعمتی
چکیده
معرفت انسان به خود و خدای خویش مبتنی بر شناخت نفس است که «من عرف نفسه فقد عرف ربه» و تنها چیزی که بیش از هر امری به کار ما می آید این است که انسان خودش را بشناسد و آن را تطهیر نماید برای نیل به این مقصود باید قوای نفس را شناخت که هرکس قوای نفس را بشناسد در حقیقت خود نفس را شناخته است.
نفس انسان شامل قوای ظاهری و قوای باطنی است آن¬ها دریچه های نفس اند که به واسطه ی آن¬ها در خواب و بیداری حقایق ملک و ملکوت به نفس انسان واصل می¬شود. با پنج قوه ی ظاهر که به ترتیب عبارت اند از لامسه، ذائقه، شامّه، سامعه، باصره؛ انسان لمس می¬کند، می¬چشد، می¬بوید، می-شنود و می¬بیند وعلاوه بر آن ها بر برخی قوای باطن اشاره می شود مثل خیال، وهم و عقل؛ انسان با قوه¬ی خیال صورتگری می¬کند با وهم جزئیات را درک می کند و با عقل کلیات را و اگر که این قوا را درست تطهیر نماید مجرای آب حیات و مجلای ذات و صفات خداوندی می¬گردد.آری اگر پنج حس ظاهری و نیز خیال و وهم به وسیله ی عقل در طاعات استعمال شوند، هشت باب بهشت را شکل می¬دهند و در غیر این صورت، یعنی اگر همراه عقل نباشند، ابواب هفت¬گانه¬ی دوزخ خواهند بود. همان¬طور که در سوره حجر آیه 43 و44 آمده است « وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ -لَهَا سَبْعَۀُ أَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ »