ميلاد نور
او پيغمبراست،نه من كه بو علي سينا هستم
این داستان معروف را شنیده اید بو علی سینا در حواس و فکرش [قوی تر از حد معمول بود]چون آدم خارق العاده ای بود.چشمش از دیگران شعاعش بیشتربود،گوشش خیلی تیزتر بود،فکرش خیلی قوی تربود.کم کم درباره ی حس بوعلی،چشم بوعلی وگوش بوعلی افسانه ها نقل کردند که مثلا در اصفهان بود وصدای چکش مسگرهای کاشان را می شنید.البته این ها افسانه است،ولی افسانه ها را معمولا در زمینه هایی می سازند که شخص جنبه ی خارق العاده ای داشته باشد.شاگردش بهمنیار به او می گفت:تو از آن آدم هایی هستی که اگر ادعای پیغمبری کنی،مردم از تو می پذیرند و از روی خلوص نیت ایمان می آورند.می گفت:این حرفها چیست؟تو نمی فهمی.بهمنیار می گفت:خیر،مطلب ازهمین قراراست.بوعلی می خواست عملاً به اونشان بدهد.
دریک زمستانی که با یکدیگر در مسافرت بودند و برف زیادی آمده بود،مقارن طلوع صبح که مؤذن اذان می گفت،بوعلی بیدار بود،بهمنیار را صدا کرد:بهمنیار!
-بله
-بلند شو.
-چکارداری؟
- خیلی تشنه ام،این کاسه را از آن کوزه آب کن بده که من رفع تشنگی کنم.در آن زمان وسایلی مثل بخاری و شوفاژ که نبوده.مدتی زیرلحاف درآن هوای سرد خودش را گرم کرده بود.حالا از این بستر گرم چگونه بیرون بیاید؟!شروع کرد استدلال کردن که استاد!خودتان طبیب هستید،ازهمه بهترمی دانید،معده وقتی که درحال التهاب باشد اگرانسان آب سرد بخورد،یک مرتبه سرد می شود،ممکن است مریض بشوید،خدای ناخواسته ناراحت بشوید.گفت:من طبیبم تو شاگرد منی،من تشنه ام برای من آب بیاور.باز شروع کرد به استدلال کردن و بهانه آوردن که آخرصحیح نیست،درست است که شما استاد هستید ولی من خیر شما را می خواهم،اگر من خیر شما را رعایت کنم بهتر از این است که امر شما را اطاعت کنم.(گفت:آدم تنبل را که کار بفرمایی نصیحت پدرانه به تو می کند).شروع کرد از این نصیحتها کردن.همین که بوعلی خوب به خودش ثابت کرد که او بلند شو نیست،گفت:من تشنه نیستم،خواستم تو را امتحان کنم.
یادت هست که به من می گفتی چرا ادعای پیغمبری نمی کنی،مردم می پذیرند؟من اگر ادعای پیغمبری کنم،تو که شاگرد منی و چندین سال پیش من درس خوانده ای،حاضر نیستی امر مرا اطاعت کنی؛خودم دارم به تو می گویم بلند شو برای من آب بیاور،هزار دلیل برای من می آوری علیه حرف من،آن بابا بعد از چهارصد سال که از وفات پیغمبرگذشته،بسترگرم خودش را رها کرده رفته بالای مأذنه به آن بلندی،برای این که این ندا را به عالم برساند که:«اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلَ اللهِ».اوپیغمبراست،نه من که بوعلی سینا هستم.
منبع:پيامبر اعظم-مظاهر حسيني