شیوه تربیت جنسی (دوران کودکی)
آموزش جنسیت و نقش جنسی و پرورش هویت جنسی
برای یاد گیری نقش جنسیتی و تحقق یافتن مطلوب جنسی، لازم است که والدین به عوامل و زمینه های موثر در ایجاد این نقش و هویت، توجه کنند ودر پدید آوردن آنها تلاش مناسب داشته باشند.
منظور از هویت جنسی، پذیرش ویژگی های زیستی، شناختی، عاطفی و اجتماعی هریک از دختران وپسران است که به صورت متفاوت، در دو جنس، پدیدار می گردد. از آن جا که عوامل زیستی، روانی، شناختی، عاطفی واجتماعی، حتی نگرش های والدین، گرایش های فرهنگی و نوع تربیت آنها با پسر ودختر، در شکل دهی فرزند موثر است، لازم است که:
یک. بینش و عملکرد والدین، از این امر حکایت کند که هیچ جنسیتی ، بر دیگری برتری ندارد و هر دوی آنها ارزشمند ند و هر یک برای تکامل و پیشرفت، به دیگری نیازمند است. آنها نه تنها باید از تبعیض جنسیتی بین دختر وپسر خودداری کنند، بلکه باید احساس ارزشمندی جنسیتی را به آنها منتقل کنند تا کودکان بتوانند به راحتی و بدون آرزوی داشتن جنسیتی مخالف، به هویت جنسی خودشان دست یابند.
ضرورت دارد که ابتدا خود والدین، بنسب به جنسیت فرزندشان نگرشی درست وعزتمندانه داشته باشند و با پرهیز از نگرش منفی در مورد فرزندانشان و با رفتارهای متناسب با هر یک از دختران و پسر، ارزشمندی وعزت آنها را آشکار سازند و افتخار نمایند که خداوند، آنها را از چنین نعمت های برخوردار کرده است و شکرانه آن را به جای آورند.
دو. نقش جنسیتی هر یک از فرزندان دختر یا پسر خود را به آنها آموزش دهند تا هویت جنسی آنها تقویت گردد.
سه. از هر گونه تبعیض، نسبت به فرزند دختریا پسر باید خوداری شود. پیامبر صل الله علیه واله وسلم با اشاره به حفظ عزت وارزشمندی فرزند و عوارض روانی عملکرد نامطلوب، نسبت به دختر فرمود:
من کانت له انثی فلم یوذها و لم یهنها و لم یوثر ولده علیها ادخله الله الجنه.
کسی که فرزند دختر داشته باشد و او را اذیت نکند و توهین نکند وپسر را بر او ترجیه ندهد، خداوند، او را وارد بهشت می کند.
تحقیقات روانشناسی، در بررسی اختلالات جنسی، به این نکته رسیده که تمامی افراد به انحراف «نارضایتی جنسیتی» مبتلا هستند، بدون استثنا، در کودکی، به آنها به چشم جنس مخالف نگریسته شده و با ظاهری متناسب با جنس مخالف، آراسته شده اند.
شروع تمایز جنسی کودکان، از دو سالگی است و هویت جنسی دختر و پسر به طور کاملا مشخص، در سه سالگی، از هم متمایز می شود. این بدان معناست که وقتی کودک، به سن سه سالگی می رسد، کاملا خود را به عنوان دختر یا پسر می شناسد و متوجه جنس خواص خود است. او در این جنس به جستجوی چگونگی نقش جنسی خود می پردازد و اطلاعات موجود در این زمینه را کسب می کند وبه تدریج، افزایش می دهد.
جالب اینکه طبق نظریه روانکاوی، کودکان، الگویابی جنسیتی را از طریق فرایند همانندسازی با پدریا مادر، از چهار- پنج سالگی آغاز می کنند. آنان ویژگی های شخصیتی زنانه یا مردانه والدین شان را درونی می کنند وبسیاری از ارزش ها و ویژگی های آنان را کسب می کنند.
چگونگی برخورد والدین با یکدیگر و نگرش آنان نسبت به نقش جنسیتی خودشان، بر نظرات کودکان اثر می گذارد. علاوه بر این، والدین، به شیوه های گوناگونی چون: انتخاب اسباب بازی، تشویق فعالیت های معین و واکنش نشان دادن در برابر رفتارهای مناسب یا نامناسب با جنس کودک، رفتار الگو یابی جنسیتی کودک را شکل می دهند. از این رو وقتی مادران، مسئولیت دختران را به عهده می گیرند و پدران، عهده دار امور پسران خود می شوند، امر همانند سازی با والد جنسی موافق را تسهیل می کنند و زمینه مناسب برای تقلید این رفتارها فراهم می شود.
از جمله عواملی که بر همانند سازی کودکان موثر است، قدرتی است که یک فرد بزرگ سال برای کنترل محیط کودک، اعمال می کند. دختری که مادرش در خانواده، نقش غالب را دارد، بیشتر از پدر، با مادرش همانندسازی می کند. درچنین خانواده هایی، تکوین نقش انه پسر ها با مشکل روبه روست.
عامل موثر دیگر در همانند سازی، ادراک کودک از شباهت هایی است که بین خود والگوی منتخب خود می بیند؛ یعنی هر اندازه که کودک، به صورت عینی، خود را شبیه یکی از والدین ببیند، به همان نسبت، بیشتر احتمال دارد که با او همانند سازی کند.
تا آن جا که اگر از نظر کودک، هر دوی پدرومادر، نوازشگر، قدرتمند و با کفایت باشند، کودک، با هر دوتاشان همانند سازی می کند؛ گرچه در هر حال، همانند سازی کودک با والد همجنس خود، قوی تر خواهد بود.