شرایط استخدامی
وقتی قرار است یک آزمون استخدامی برگزار شود، در دفترچه راهنمای منتشر شده از طرف سازمان مورد نظر، شرایط عمومی که برای همه یست ها لازم است و شرایط اختصاصی مربوط به هر پست به طور کامل قید می شود.
چندین بار هم تذکر می دهند که اگر کسی ثبت نام کند که مغایر داشته باشد با این شرایط، در هر مرحله ای که باشد حذف خواهد شد وحتی گاهی یک جریمه ای هم برایش در نظر می گیرند.
بعد از ثبت نام و برگزاری آزمون، درصورت قبولی باز باید به یک یا چند مرحله مصاحبه بروید تا شرایط اختصاصی تر هم برسی شود که مبادا با آنچه که لای درزش نرود. از این مرحله هم با موفقیت بگذرید، صافی تحقیقات می آید وسط . یکی دو نفر هم می روند تحقیقات از هم محله ای ها و معمولا به آن دو سه نفری هم که به عنوان دوست و آشنا در فرمتان معرفی کرده اید و شماره و آدرستان را هم نوشتید، یک زنگ می زنند و محض احتیاط از آن ها هم یک چیزهایی می پرسند . همه این کاره برای این است که مبادا آنچه که هستید فرق داشته باشد.البته این شرایط عمومی واختصاصی برای هر شغلی لازم است مگر اینکه خودتان بخواهید یک مغازه یا کار آزاد راه بیاندازید. هر چند آن هم یک صنف و اتحادیه ای دارد که قوانین و شرایط خاص خودش را دارد و برای ورود به این کار هم باید اهل رعایت مقررات مخصوص آن کار باشید. اگر اول ادعا کنید که شرایط چنین کاری را دارید بعدا معلوم شود که اینطور نبوده است باید قید مفازه و تولیدیتان را بزنید.
علاوه براین ها هر عقیده و مرام هم برای خود چارچوب دارد. چه ایین الهی باشد چه غیر ال هی باطل باشد یا حق انسانی باشد یا غیر انسانی . مثلا شما حتی اگر بخواهید عضو یک خیریه هم بشوید آن مکان هم برای خودش دارای ضابطه است.
هر دینی طبق شرایط زمان توسط خداوندذ ارائه شده احکام و قوانین خودش را داشته است از همان لحظه نخست که حضرت آدم مامور اللهی شد، همه آنچه مد نظر خدا بود به به عنوان کاملترین دین برای مردم بیان نشد. در دوره هر پیامبری یک سری قوانین الهیقرار داده شده . حتی دین اسلام که کامل ترین و آخرین دین معرفی شد، باز هم احکامش آرام آرام و طی دوره رسالت 23 ساله حضرت رسول صلوات الله علیه واله به تدریج تبیین و تشریح شد. بنابراین وقتی مسیحیت آمد و عده ای آن را پبیین و تشریح شد. بنابرین وقتی مسیحیت آمد و عده ای آن را پذیرفتتند و دسته ای یهودیان به آیین الهی آنها عمل کنند. و باز مسلمین نسبت به آیین های قبلی همین طور.
خب قطعا در هر دوره ای هر کسی که ایمان می آورد به ایین پیامبرش باید تلاشش را می کرد تا همه دستورات او را که از طرف خداوند بوده عمل کند. کسی که ایمان آورده و حالا آن وسط بگوید من از این دستور خوشم نمی آید و این یکی است. لطفا این قانون را به خدا بگو بردارد و یکی دیگر بیاورد. من حرف رسول و نبی خدا را قبول ندارم و به نظر خودم این راه یا این کار درستت تر است. این آدم در واقع ایمان نیاورده و خودش را مسخره کرده است مثل همان کارمند اسیتخدامی می ماند وقتی مسئولان رده بالا همه چیز را بررسی کردند و همه شریط و وظایف را شرح دادند و آن کارمند هم قبول کرد دیگر نمی تواند بیاید و به میل خودش خلاف آنچه باید انجام دهد و سلیقه و نظر شخصی خودش را در کار پیاده کند.
اینجا هم همین است تازه خداوند مهربان در این حد هم سخت نگرفته است که قبل ایمان آوردن کلی دفترچه شرایط آزمون منتشر کند و بعدش آزمون کتبی و شفاهی، مصاحبه و تحقیقات انجام دهد. کافی است خودت بگویی می خواهم آیین الهی را بپذیرم و همین برای ورد کافی است. اما بعدش مهم است . حالا که وارد شدی، این دین قوانین و مقررات خودش را دارد. بعضی خطاها را اگر مرتکب شوی گمراه محسوب می شوی برخی کارها را اگر نکنی با کافر هیچ فرقی نداری.