دلدادگی
روایتی از دلدادگی شهید علی حیدری به امام حسین علیه السلام
ماجرای عشق شهدای مابه ساحت مقدس آقا اباعبدالله علیه السلام چیزی نیست که باهمین چندصفحه کاغذ به اتمام برسد.رزمندگان مابا پیوستن به جرگه عاشقان کربلا،حسینی شدندوتااوج آسمانها بالا رفتند.واین راز ماندگاری آنهاست.
من به سرچشمه ی خورشید نه خود بردم راه
ذره ای بودم ومهرتومرابالا برد
به قول آل عزیز که خوداز یادگاران جنگ است:یکی از دلایل موفقیت واوج گرفتن معنوی رزمندگان مابه خاطر حضور کربلا وعتبات درپشت جبهه ی دشمن بود.رزمندگان ماروبه سوی کربلا می رفتندواین بسیار درروحیه وایمان واخلاق آنها موثربود.اما اگردفاع هشت ساله ی مامثلا روبه سوی افغانستان ویادیگر کشورهای همسایه بود،آیاهمین اتفاق می افتاد؟!یکی دیگر ازره یافتگان به کوی دوست که برای بسیاری از رزمندگان الگوشدهنرمندشهید علی حیدری است.شهید هفده ساله ای که درضلع شمال غربی قطعه 29 بهشت زهرا درکناریکدیگر دوستانش آرام گرفته.اوکه عاشق سینه چالاک مولایش حسین بود.دوستانش تعریف می کنند:علی همیشه بوی عطر نمی زند!حتی درجیب وساک وسایلش هیچ عطری نداشت! اما….
چندبارازعلی پرسیدیم:این چه عطری است که این قدرخوشبوومعطر است؟!خب به ماهم بده؟ اصلا بگوتوکی عطر می زنی؟ چرااین قدرمخفیانه!
اما اوهیچ حرفی نمی زد وهیچ جوابی نمی داد.پاسخ اوفقط لبخندی برلب بود! تااینکه پس ازشهادتش دربرگه ای که به عنوان وصیت ازاومانده بود این جملات راخواندم: من هرگاه می خواستم فضاپرازبوی عطرشودازته دل می گفتم:یاحسین علیه السلام…
شهید علی حیدری کسی بودکه یکی از مراجع دروصفش گفت: “خوشا به حالش ، من آرزویم این است که ذره ای ازمعرفتشهیدعلی حیدری راداشتم!”