علت گریه شبانه حضرت رقیه
آن شبی که حضرت رقیه سلام الله علیها را به خاک سپردند، حضرت ام کلثم آرام وقرار نداشت، و مرتب گریه می کرد. او در حالی که ناله می کرد، و زار می زد، دراطراف خرابه شام می گشت. اهل بیت وبانوان حرم او را تسلی می دادند؛ ولی حضرت ام کلثوم آرام نمی گرفت.
از او پرسیدند: «چرا شما این اندازه بی تابی می کنید، وبی قرارید؟!»
حضرت ام کلثوم فرمودند: «به یاد شب پیش می افتم که رقیه در بغل من به خواب رفته بود. نیمه های شب از خواب برخواستم، دیدم که او به شدت گریه می کند و آرام نمی شود.
از او پرسیدم: «چرا گریه می کنی؟»
رقیه سلام الله علیها به من گفت:«عمه جان! آیا کس دیگری هم در این شهر هست که مانند من اسیر ودر به در باشد؟ عمه جان! مگر این ها ما را مسلمان نمی دانند که آب ونان را هم از ما دریغ می کننند وبه ما یتیمان غذایی نمی دهند؟!»
حال به سخنان دیشب او می افتم، وداغ این مصیبت، اجازه خواب به من نمی دهد.»
اینجا محیط سوز و اشک وآه وناله است
اینجا زیارتگاه زهرای سه ساله است
اینجا دمشقی ها گلی پژمرده دارند
در زیر گل مهمانی سیلی خرده دارند