درراه شهادت بازبازاست
ودیروز چهلمین روز پروازش به سوی معبودش بود
شهیدحسین آخربین درتاریخ25/10/66درخانواده ای مذهبی دراردبیل دیده به جهان گشود.تحصیلات ابتدایی،راهنمایی ومتوسطه رادراردبیل بانمرات عالی وممتازبه اتمام رسانید.ازآن جائی که علاقه خاصی به انقلاب اسلامی ایران ودفاع ازآرمانهای اسلام ناب محمدی ،امام(ره)وکیان ایران اسلامی داشت وارددانشکده افسری سپاه شدومقطع کاردانی رادردانشگاه امام حسین(ع)ومقطع کارشناسی رادردانشگاه امیرالمومنین(ع)اصفهان به اتمام رسانید.
شهیدآخربین درتمامی مراحل تحصیلات متوسطه ودانشگاهی جزونفرات ممتاز،نمونه وبااخلاق به شمارمی رفت ودرهیئت های مذهبی محله ومدرسه ودانشگاه حضورفعال دشت.
شهیدحسین آخربین سرانجام درتاریخ20/5/90درارتفاعاتمحورکلاشین شهرستان اشنویه دردرمصاف بامزدوران خودفروخته وایادی استکبارجهانی وگروههای معاند ودرماه مبارک رمضان وبالبانی تشنه روزه داردارندای حق رالبیک گفته وبه فیض عظمای شهادت که آرزوی دیرینه اش بودنائل آمد.
وخاطره هایت همیشه دردلهاخواهدماند
ازدواج شهیدآنقدرسریع اتفاق افتاد که ازاین لحاظ دردوستان وآشنایان بی نظیربود.گویاشهیدمی خواست آن نیم دیگردین خودراکامل کندوبعدبه فیض شهادت برسد.حسین عزیز17آبان سال89درسالروزازدواج حضرت علی(ع)وفاطمه (س)عقدنمودوروزنیمه شعبان امسال یعنی 26یرماه ازدواج ودرتاریخ20مرداد90مصادف بادهم رمضان مانندمولای خودبادهان روزه به دیدارمحبوب خویش رهسپارشد.بین ازدواج وشهادتش کمتراز25روزفاصله بود.وی کمترازیک ماه هم لباس دامادی برتن کردوهم لباس کفن را.
به نقل ازبرادرشهید
من فرزندم رامانندحضرت علی اکبرکه تشنه لب فدایی امام خویش گردیدتقدیم امام زمان خویش واسلام وقران کردم.
بعدشهادت فرزندم افرادزیادی برای تسلیت نزدماآمدنداماحضرت زینب تسلیت گویی نداشت ودرمقابل آن همه مصیبت مورداهانت وبی مهری قرارگرفت امابازهم صبرپیشه کرد.من نیزازخداخواستارم تاکمی ازصبروتحمل بی بی دوعالم حضرت زینب رابه من ببخشایدتابرای دوری حسینم صبرداشته باشم.
ازخدامیخواهم که فرزندم حسین مراباامام حسین محشورگرداندوشفیع ما درآخرت گردد.
به نقل ازمادرشهید
ازنظرخودش خدمت به نظام وظیفه ای بودکه برعهده داشت وازمن می خواست به عنوان همسرپاسدارصبورباشم وتاجایی که می توانم ازاوپشتیبانی کنم تاوظایف خودرا به خوبی به اتمام رساند.
می گفت ارادت خاصی به آقا(مقام معظم رهبری) دارم ومی خواهم تاعمردارم کاری کنم که اول خداییم وبعدمولایم ازمن راضی وخوشنود باشد.
به نقل ازهمسرشهید
شیرین ترین خاطرات این حقیرباشهیدمربوط به زمان ازدواج ومخصوصا زمان حمل جهیزیه بود.وی آنقدرباسلیقه ومنظم جهیزیه واسباب واثاثیه منزل راحمل می کردندکه گویی یک عمردرآن خانه ماندنی بودوخبرنداشت که فقط چهارروزساکن آن منزل زمینی است ودرهای آسمان به روی اوگشوده شده اند.
به نقل ازبرادرشهید
ونحوه شهادت شهید
شهیدبزرگوارتازه ازقرائت قران فارغ شده بودندکه برای تامین جاده به همراه بنده به ماموریت اعزام شدیم.بعدازچنددقیقه جدایی من ازحسین نگذشته بودکه صدای مهیبی به گوشم رسید که فهمیدم صدای انفجارمین است خودم رابالای سرحسین
رساندم دیدم مجروح شده است درراه رساندن حسین به بهداری ایشان به درجه رفیع شهادتنائل گشتند.
به نقل ازهمرزم شهید
روحش شادوراهش پررهروباد