مبنا قرار دادن تمایل به معنویت، به این است که آنچه برای رسیدن به این میل فطری موثر است، به کار گرفته شود وگذشته از عفت و ازدواج، انتخاب همسر شایسته برای زندگی، در به فعلیت رساندن آن میل معنوی،تاثیر فراوان دارد. بنابر این، فرد نباید هرکس را با هر شرایطی، به همسری خود برگزیند؛ بلکه لازم است که شایستگی اخلاقی و عملکردی او را مد نظر داشته باشد.

اصل دیگر تربیتی که از مبنای تمایل به معنویت در روند تربیت جنسی باید به کار گرفته، این است که بنای زوجین در زندگی باید برهکاری زوجین برای نیل به کمال معنوی باشد. در این زمینه دستور های از پیامبر اکرم صل الله علیه واله وسلم و ائمه علیهم السلام رسیده است که لازم است زن وشوهر، یکدیگر را در امور معنوی یاری رسانند.در حدیثی نقل شده که مردی نزد رسول اکرم صل الله علیه واله وسلم رفت و عرض کرد: زنی دارم که هر وقت به خانه می رودم، به استقبالم می آید و هنگامی که از خانه خارج می شوم، مرا بدرقه می کند، اگر مرا غمگین دید، به من می گوید: «چه چیزی تو را غمگین می کند؟ اگر نگران روزی خود هستی، پس بدان که کس دیگری عهده دار آن است و اگر نگران آخرتت هستی، پس خداوند نگرانیت را افزون کند.» پیامبر صل الله علیه واله وسلم فرمود:

ان الله عمالا و هذه من عما له لها نصف اجر الشهید.

همانا خداوند، کارگزارانی دارد و این زن از کارگزاران اوست وبرای او نصف پاداش یک شهید است.

از جمله اصول تربیتی که باعث رشد و شکوفایی تمایل طبیعی آدمی در قلمرو نیاز و همدم می شود رشد انسی به جنس مخالف در زن ومرد است؛ یعنی آنها باید بدانند که برای انس با یکدیگر پدید آمده اند و در ارتباط با هم به آرامش می رسند. و از این رو لازم است که در خودشان نگرش مثبت و مطلوب را نسبت به همدیگر تقویت نمایند. امروزه نگرش تک بعدی بسیاری از مردان و زنان نسبت به جنس مخالف وجود دارد و آن، این است که صزفا جنس مخالف، وسیله ای برای خاموش کردن التهاب جنسی است، این نگرش، باعث شده که از طرفی، فساد و فحشا و بی بند وباری در دنیا رایج شود، به اندازه ای که پا را از حیوانیت هم فراتر گذاشته و به مرحله «بل هم اضل» رسیده اندو از طرفی ازدواج بر پایه ای سست بنا شود که نتیجه آن، فروریختن بنیان خانواده ویا ساختن و سوختن زن ومرد است.