انتظار در فرهنگ شیعه
انتظار و درجات آن
انتظار در وجود انسان قدرتي پديد مي آورد که زندگي بدون آن درخشان نمي شود. اين حالت، گل واژه هاي است که آدمي را به سوي کمال و تعالي رهنمون مي گردد. از مفهوم فوق اين گونه بايد سخن گفت که حتي آفريدگار جهانيان نيز در انتظار است. انتظار روزي که جهان هستي، پس از امتحان بشريت، رو به کمال آورد و با شناخت کامل از پروردگار خويش و حجت او، خود را بشناسد و آن گاه در راه اطاعت و بندگي گام بردارد. نيروي انتظار بر اثر پديد آمدن مقدماتش در آدمي به وجود مي آيد و با تقويت آن، ديوارهاي غفلت شکسته مي شود. بديهي است اين نيرو، شدت و ضعف دارد و هر درجه از آن، مقدمات خاص خود را مي طلبد. حال اگر کسي بخواهد از بالاترين درجه انتظار بهره گيرد، بايد:
1. به وقوع حادثه اي که انتظارش را مي کشد،يقين داشته باشد؛
2. انجام شدن آن را نزديک بداند؛
3. آن چه را قرار است رخ دهد، دوست داشته باشد؛
4. چشم انتظار آمدن آن کسي که مي آيد، باشد.
در نتيجه، آدمي براي دستيابي به کمال انتظار، خودسازي مي کند، به ياري اجتماع مي شتابد، در فساد محيط که فراگير شده، حل نمي شود، با پروردگار رابطه اي عاشقانه برقرار مي کند و مي کوشد از قومي باشد که خداوند آن ها را بسيار دوست دارد.
انتظار و مذهب
از ديدگاه مذهبي، مقوله انتظار،حالتي است که از ترکيب ايمان و اعتقاد کامل و راسخ به مباني دين در وجود آدمي پديد مي آيد. اشتياق و علاقه به ظهور رهبري الهي که مردمان را تحت فرمان حضرت حق درآورد، ستمگران را از ميان بردارد و حکومتي مبتني بر قسط و عدل در سراسر جهان برقرار نمايد، در درون انسان هاي آزاده جا دارد. انتظار از ديدگاه مذهب، اميد به آينده اي است نويدبخش و سعادت آفرين.آينده اي که در آن، جهانيان از مفاسد و گرفتاري ها رها مي شوند و بشر راه خير و صلاح در پيش مي گيرد. انتظار، يعني اميد رسيدن به جامعه اي که مي توان آن را مدينه فاضله دانست. اين معنا، زمان و مکان نمي شناسد؛ حديث نفس همه انسان هاست و خواست مشترک همه اديان.
انتظار و پایداری
يکي از مهم ترين اهداف اسلام، آزاد ساختن بشر و برقرار نمودن ظلم و عدالت و حاکم کردن رحمت و فضيلت و عقل و ايمان در سراسر جهان بوده و هست. اسلام با اين اهداف ارزنده و برنامه هاي سازنده، کار خود را آغاز کرد و اگر موانع و انحرافات پس از رحلت پيامبر اعظم(صلي الله عليه و آله) نبود، قطعا به مدینه فاضله دست می یافت. بنابراين، انتظار از يک سو، فکر و انديشه و در پي آن تلاش و کوشش آدمي را آينده گرا مي کند و او را در استقامت و پايداري مصمم مي نمايد و از سوي ديگر، اين ايمان در وجود وي روزافزون مي شود که دوران انتظار، به سرانجامي خوش خاتمه مي يابد. اين انتظار اگر چه با سختي و تلخي و در عين حال پايداري ها همراه بود، اما چون عاقبت از آن پرهيزگاران است، بايد انتظار کشيد تا دانست آنان که در مسير مستقيم به سر بردند و هدايت يافته بودند، چه کساني بوده اند.
برگرفته ازنرم افزار آخرین ذخیره
ادمه دارد…