اعتبار اذن ولی در ازدواج دختر از دیدگاه فقه و حقوق
در مواردی که اجازه ی “ولی” دختر لازم است البته ولی حق ندارد بدون دلیل با ازدواج دختر مخالفت کند رضایت اولیای دختر در صورتی موجه ومحترم می باشد که همراه با رعایت مصلحت دختر باشد. هرگاه “ولی” با وجود خواستگار شایسته ومتناسب وهم چنین تمایل متقابل دختر،از دادن اجازه خودداری کند، در این صورت اعتبار اجازه از “ولی” ساقط می گردد.همچنین اگر پدر یا جد پدری دختر غایب باشندو امکان اخذ استیذان از آن ها مقدور نباشد.یا اخذ اجازه با مشقت همراه باشد ولایت پدر وجد پدری ساقط ودختر با نظر دادگاه می تواندازدواج نماید چرا که تا مراتب فوق در دادگاه اثبات نشود اجازه ی ازدواج صادر نخواهد شداگرطفلی هم پدر وهم جد پدری داشته باشد ویکی از آن ها محجور باشد ولایت قانونی او ساقط می شود
امامیه معتقد است که ولایت برکودک ودیوانه ای که دیوانگی اش به بلوغ پیوسته باشد _چه مذکر وچه مونث_منحصراً به عهده ی پدر وجد پدری است . شافعی ها نیز انحصار ولایت را در پدر وجد پدری پذیرفته اند. حنبلی ها،ابتداولایت را از آن پدر می دانند ودر باب نکاح وصی پدر را بر جد پدری مقدم می شمارند
مالکی ها نیز چنان گفته اند و شرطی را اضافه کرده اند که ولایت وصی مشروط به وقتی است که پدر زوج مورد نظر فرد تحت ولایتش را تعیین کرده ودر وصیتش به وصی،اجازه ی نکاح او را داده باشد اما حنفی ها هر چند خویشاوندی پدری درجه ی یک را موجب تحقق ولایت اجباری در همه مراتب دانسته اند اما برای کودک خردسال وهر کس که در حکم اوست ابتدا ولایت پدر را پذیرفته اند وسپس جد پدری را. شافعی ها وحنفی ها بر آنند که دخترخردسال،آزاد (غیر کنیز)وعاقل اگر باکره نباشد وازاله ی بکارتش چه با آمیزش حلال یا حرام باشد پدر وهیچ کس دیگری برای تزویج وی ولایتی ندارد.بنابراین رضایت خودش برای ازدواج شرط است “ولی” تنها می تواند با اجازه ی صریح وکلامی او اقدام به تزویج اوکند.
ولایت پدر وجد پدری در مورد ازدواج پسر صغیر ویا دختر ضغیره با فرض حیات دو نفر به صورت ترتیبی (طولی)نبوده بلکه در عرض یکدیگر تلقی می گردد .اما در صورت وقوع دو ازدواج توسط پدر وجد پدری هم زمان،از منظرحقوقدانان به ترتیب ازدواج ،یعنی نکاح پدر بر جد پدری ترجیح داده می شودوازدواج پدر را موثر می دانند. ولی فقهاء برعکس،اقدام جد پدری را موثر وازدواج پدر را بلا اثر می شناسند.
کلیدواژه:اذن-ولیّ –ولایت-ازدواج
صفحات: 1· 2